Zakhmi
Ayne Ayne
آینه، آینه روی دیوار
منو نگاه، چی‌ میبینی؟‌
آره، به روم بیار
آینه، آینه بمون پیشم، آروم می‌شم
تو می‌دونی نباشی‌ نابود می‌شم

من یه دیوونه‌ی خل ردم (خل ردم، خل ردم)
که از این حرفا پره مغزم (پره مغزم، پره مغزم)
چرا آدمی‌ که توی آینه‌س
دیگه نمی‌فهمه منو اصلاً؟

آینه یه روزی خود من بود (خود من بود)
آینه یه روزی پر رنگ بود (پر رنگ بود)
بگو چرا آینه چی‌ شدیم ما؟
شدیم یه دیوونه، پر کمبود

آینه، آینه روی دیوار
منو نگاه، چی‌ میبینی؟‌
آره، به روم بیار
آینه، آینه بمون پیشم، آروم می‌شم
تو می‌دونی نباشی‌ نابود می‌شم

دوباره بازم نگاه‌ها به من
چرا نمی‌رسه صداها به هم؟
آینه، آینه بگو تو به من
چه جوری برسه دلامون به هم؟
همش از آدما در می‌رم جدیداً
همش توی خودم درگیرم شدیداً
دوباره چشممو بستم تا نبینم
چقدر این تصویرا زشتن و عجیبن

لحظه‌ها می‌رن دست تکون می‌دن
توی آینه رو ببین، پره عشق و امیدن
من قصه‌مو دیدم، حسمو دیدم
توی آینه رو ببین، من یه آدم دیگم