Satin
Karaye Bachegi
{هم‌خوان: ستین}
یادش بخیر اون روزا خوب بود
رفاقتا بدونِ پول بود
یادش بخیر کارای بچگی
کل دنیا توو خونمون بود

{قسمت ۱: سپهر خلسه}
یادش بخیر اون اولین بار
که با بکس زدم دمَ مدرسه سیگار
بهم چه حس عجیبی داد
گفتم میرسی به هر چی میخوای
یادش بخیر آقا اشراقی
هر دفعه بهم میداد انشا بیست
میگفت پسرم توو چشمات دیدم که
یه روز میرسی به یه جایی
اما نشد، افتاد دنبالِ دنیا
شد بد سلیقشو کردن دخترا قش و
تووی اجراها براش شدن رفتارا لش و
یادش بخیر از زنگ عربی شدم اخراج
رسوندم من به عقبیم همش
هوا رفیقامو داشتم
این رفتارم مونده باهام تا تهش
تجربه هام هم فرق کرده خیلی
یه پا علامه شدم خودم در حد حلی
شدم در حد حلی
{هم‌خوان: ستین}
کی میفهمه حالمو الآن این روزا قشنگ نیست
کل دنیامو باختم، نمونده حرفی
هر کی اَ راه رسید دلمو شکست
هر کی اَ راه رسید دلمو شکست
هر کی اَ راه رسید
هر کی اَ راه رسید
هر کی اَ راه رسید دلمو شکست
یادش بخیر اون روزا خوب بود

{قسمت ۲: سپهر خلسه}
دیگه نیستم اون آدم بچگیام و
میدونم که نمیشه داش هر چی میخوام و
میخوام امشب جوری داغون بشم
که پیدا نکنن فردا جعبه سیاهمو
من که آشنا با روزگار سردم
یه جفت جردن و کوچه های شهرم
همیشه کافی بوده واسه من نه
همینا رو هم ازم میگیری تو عمداً
خدا میدونم که شاعری خودت
شعر هم دیگه منو شاد نمیکنه
میخوام موهای رویامو ببافم
همه چی زیادی واقعی شده
من که میکردم شادیامو تقسیم
من که همیشه بود غمام همه شخصی
تقصیر کیه نمیدونم شاید
یه جورایی ماها همه داریم تقصیر
توی اتاقم هم زهر ماری دود هی
میشه سریع میگذره لحظه ها بیهوده
سهم ما این بوده که قربانی شیم
با گرگا بشینی شبیه گرگا میشی
ببین، میخوندیم اجباری نماز
خدا قبول داشت اشکالی نداشت
انگاری الآن خیلی دوره ازم
دیگه نداره چون بهم کاری زمان
{هم‌خوان: ستین}
یادش بخیر اون روزا خوب بود
رفاقتا بدونِ پول بود
یادش بخیر کارای بچکی
کل دنیا توو خونمون بود
یادش بخیر اون روزا خوب بود
یادش بخیر کارای بچکی

(سپی، ساتین)