Amir Tataloo
Man 2
یک ، یک ، دو ، دو

میخوام شعر بنویسم ، تو بگیر بخواب !

من مالِ خواب نیستم !! هِه !!

شب بخیر !!

شماره یک بیداره !! بیدارترین !!

حواسِتون به من٢ هست ؟!؟!؟

من ، یه شهرِ سوت و کورَم ، که غرقِ وسطِ دریا

یه آتلانتیسِ بى‌نورم پُرِ از دلشوره و فریاد

من یه تایتانیکِ شِکَستَم ، که عشقِش مُرده و رفته

یه اقیانوسِ دِلگیرَم که طوفانه و موجیه ، همه هفته

من ، یه مَهدِ تمدن ، پُرِ از خاکى و کوهَم

یه جنگل پُرِ از وحشى ، ولى خُب پاک و انبوهَم

یه کُمونیستَم من که میگم ، دیگه خدایى نیست
پیشِ تو خُب نیستم آره نیستم ، ولى مِثلِت خدایى نیست

من میخوره به دیوار سَرَم ، هِى میگیره به سیگار پَرَم

من ، حقِ کسیو نخوردم ، ولى از همیشه که بیمارتَرَم

من تَهِ یه چاهِ عمیقَم ، پَنچَر وسطِ راهِ حقیقت

من یکى شدم که دیگه ، خیلى فرق باهام داره سَلیقَت

اى کاش به مغزَم رُجوع میکردى تا نگاهِ واقعى را دریابى

کاش من را میفهمیدى و میکردیم حتى جهان را هم یارى

کاش من را میفهمیدى و میکردیم کودکان را همراهى

ای کاش ... !

از بیرون کلاً جِر ، از درون مُنفجِر

از اینجا طَرد شده ، از اونجا سرد شو که

فرقى نداره با اینجا اونام ، یه جورى پِىِ دودَن و سَر شُلِه

جَمعاشونَم خَز شد هِه !!
آ ! بیا !

از بیرون سَرصِداى مریض ، خاکیَن بچه‌هاى تمیز

دلاى پاک ، پاکَن هنوزا ولى خُب ، وسطِ ضَجّه‌هاى سَرریز

وسطِ گرگاى وحشى ، بایدَم این جورى خُب پاره‌تر شى

وسطِ جشن و خنده‌هات یهو میُفته یه خُمپاره مَشتى

هِى ... ! عَجب روزایى رفتن ، عَجب رِفیقایى رفتن زیرِ خاک

همه عینِ لاکپشت ، قَدَما کوچیک همه یه جورایى رفتن زیرِ لاک

من ، لِه شده همه شعرام ، وسطِ بُغضِ اِنفجاریه ساز

خونَم شده یه اِنفرادیه باز ، فامیل نه ! بیخودی اِنفرادى بِتاز

من شدم یه خُلِ خنده‌دار ، مغز گیج و کُلِ شب به کار

من اصلاً حالَم خوش نى ، مامان ، نذرى شُله زرد بذار

من به کُل یه سَرصِدام ، یه تَن یه خُلِ بَدصِدام

من ، خیز وَرمیدارم فقط از یه گُل ، به گُلِ بعد سه گام
هِه ! انگا بسکتباله !!

من میخوره به دیوار سَرَم ، هِى میگیره به سیگار پَرَم

من ، حقِ کسیو نخوردم ، ولى از همیشه که بیمارتَرَم

من تَهِ یه چاهِ عمیقَم ، پَنچَر وسطِ راهِ حقیقت

من یکى شدم که دیگه ، خیلى فرق باهام داره سَلیقَت

اى کاش به من پنجره‌اى از تو باز میشد

که تمامِ درهاى عالم را به روى ما باز میکرد

و همه‌ى درّه‌ها را بسته !! اى کاش !!

ای کاش ... !

آره ما هر کارى کردیم اَخ بود ، هر جایى بدبین اَخمو

ما لخت خوابیدم حتى اگه ، هوا طوفانى یخ بود

هَمَش قاطى رفوزه ها میشیم تجدیدى از خوب

ما دنیامون چه بى‌رحم بود ، هرکى خوب بود میرفت زود

هَمَش پُرِه استرس هم آبجوى اسمى هم دود

درساى تِستى مردود ، نقشاى زندگى فقط طرح‌هاى مشکى کمبود

درداى عشقی هم توم یه حرفاى زشتى هم موند

نمیبینم دیگه من حتى بهشتى از دور

هَمَش تاریکى هِى درد ، مگه خُب داریم اِنقد

همه چى قفل و منم میزنم خاکى مِنبَعد

چِقَد بَده خدایى ، که اِنقده از همه لحاظ اَزَم جدایى

الآن باید دوتایى ، یه جاهایى بودیم اَصَن نَفَهمى کجایى ، تیریپ خَلسه و کُمایى

تو مَنى مَن شُمایى ، دنیا رو دریا میکردیم میشُدیم هر دو ماهى ، امّا موندى سَرِ دو راهى

دِلَم داره یه خواهش ، که بگى چى شد نمیُفتى دیگه به یادِش

من موندم و یه چالِش ، اونى که گفت بِرى رو فقط میخوام بِگامِش

من موندم و یه دنیا که تو اَزَش گُم شدى ، منم و زدن و رفتنمو رَد گُم کنى

منم و پُر شدن ، تو هم از مَردُم پُرى ، منم و گَچ بُرىِ مغزَمو لَش خورى با تُرمزى که تَش بُرید ، منم و اَشک و وید

هه !! عجب رو بازى کردى !! تو همه رفتارات فیلمه ، کیریه !! میدونى ؟ تو تنها هُنرِت ، این که اَزَم فیلم بگیریه !!

هه !! عَجب مَرامى داشتى !! تو منو تو هر سَرابى کاشتى !! دلهره !! فازِ بد ، توَهم !! کاش تموم شه این قهرا بى آشتى !!

اى کاش به قلبَم طلوع میکردى

تا آتشِ چشمانَت بر هر کسى جُز من خاموش میشد

کاش ! هى !! اى کاش ... !

یه پروانه‌ى تنها وسطِ ، یه دَشتِ بى روحَم

بدونِ جُفت و جونور و کَشتیَم ، ولى نوحَم

یه ابراهیمِ بى چاقو و قُربانى و بى فرزند

یه جمهورىِ اسلامى ولى ، آزاد و بى تَرفند

من میخوره به دیوار سَرَم ، هِى میگیره به سیگار پَرَم

من ، حقِ کسیو نخوردم ، ولى از همیشه که بیمارتَرَم

من تَهِ یه چاهِ عمیقَم ، پَنچَر وسطِ راهِ حقیقت

من یکى شدم که دیگه ، خیلى فرق باهام داره سَلیقَت

---


من اگه میزنم تو گوشِت ، قَلبَمَم میلرزه ولى این غروبو دوس ندارم میزنم طلوع شِه

خونِ همه صورَتَم ، خونِ همه جونِت

چون قرمزه رنگِ زبونِت میزنم که جور شه

میزنم که پا شى ، از خوابِ خُمارى

میزنم که پاک شى ، رو بَرگام یه غُبارى

میزنم میگیرم ، هر چیزى که دارى

میزنم با قدرت ولى پُرِ ریزه کارى

دنبالِ تنوع ، باختَم اون هَمَش بُرد

من همه چیزَم بِهَم ریخت تا تَنَم به تَنَش خورد

همون بهتر که لَش بُرد ، بیخودى روزو نَشمُر

گُشنِگیشَم پاى مَنه میزد حتى مِعدَش غُر

دنبالِ مو تو ظرفِ غذا بود ، گیرو هَمَش سه پیچه

دائماً به فکرِ این بود که فقط بپیچه

میبَست دروغ و داد و دوز و کَلک به ریشِت

بى جنبه و بى بته ، میزد فقط به ریشه

من میبُرّم و میدوزَم ، میسوزَم و میسوزَم

میپوسَم و میپوسَم ، تا روشن شى از دیروزَم

من بیست چهار ساعتى روزَم ، بى خواسته هام پیروزَم

من بیست همیشه بى نوزدم ، ولى خسته‌ام از دیروزَم

نوشِ جونِت بفرما ، ولى خُب این وسط رفتیم به فاک یه سَر ما

یه چِشِمون به گرما ، یه چشم به سوز و سرما

یه دوتا چشم هم اضافه شد که پُشته سَرِ ما

میگیره از تو سَرَم درد ، چِشام از گریه وَرَم کرد

صورَتَم شِکسته تَنَم زرد ، نِگام خسته بَدَن سَرد

صورَتَم شِکسته تَنَم زرد

من رَکَب خوردم ، یه فازِ بَد فُرمَم

من که فقط گُل میدادم ، مِثه یه قاصِدک مُردَم

من تو بِلَک لیستَم ، نمیخوان دیگه منو اَصَن ولى من قاتلِ شاپَرَک نیستم

من تو نَشکستن از تَرَک بیستَم

من با چِشم بسته بیدارم ، حرفام به دردام بستگى دارن

من از دراى بسته بیزارم ، خسته از این مَردُم بَس که بیکارَن

من تَهِ یه چاهِ عمیقَم ، پَنچَر وسطِ راهِ حقیقت

من یکى شدم که دیگه ، خیلى فرق باهام داره سَلیقَت

من بى چَک و چونه میگیرم مغزو نشونه

چون بى چِک و سَفته به نفعِ هر دوعِمونه

من غُد و دیوونه ، بدونِ کُت و بى خونه

هه !! رپى و لَش میام تو باس بدویى خونه

من رو اَمو راستَم ، خوبَم و خاصَّم

دادم بِره حتى وقتى روحَمو خواستن

من بى چَک و چونه میشینم رو نوکِ قلّه میبینم خوبه و کُلِّ مُخا رو موزیکَم قُفله

هه !! آروم و خسته ولى خُب بد شیر و گُنده

بعضى وقتا نَرم یه وقتا وحشى و تُنده

کارام ضِد و نقیضه رفتارام ، یه رو منفى یه رو مثبت و رو تیترِ اخبارام

یهو دیدى رفت پاهام رو صورتِت رو همکارات ، یهو دیدى اذیت شد همه زور و افکارات

یهو دیدى زدمو رفتمو بد کَفِ منى ، یهو دیدى که فقط یه چى بهت رفته همین

هه !!


نوشِ جونِت عزیزم ، پُشتِ سَرَمَم برو بگو که من مَریضَم

اگه بازم میخواى بگو برات بریزم ، من وَصلِ شیلنگ یه ریزَم

هَنو بى دنده تیزَم ، پس بِپّا نخور به میزَم

که دست به مُهره بازیه ، با اینکه هنوزَم خیسه مُهره قاضیه

میزنم بَد هم میزنم که نگى راضیه

من بى مُخَم و بى کَلّه ، نگو صحنه سازیه

میزنم به قلعه ، نمیذارم که به این راحتیا بِبَلعه

اِنگا اصلیتَم نازیه ، نَنَم ازم آسیه

پس سعى نکن که وایسى هِى

من از اونام که خنده رو صورتَم ماسیده

و هِى خودشو پاس میده

من اونیَم که فحش میخوره ولى راس میگه ، چون زبونِش فارسیه

چون بینِ این همه اون آدمِ آسیه

من نمیدونم چِقَد بد بودم که سَهمَم اینه

نمیفهمم چی کم داشتم اَصَن از بقیه

من چیکار کردم که اِنقدر لَجن و ممنوع شدم

من چرا اِنقده از کینه پُرَم و دلخورَم

من چرا از مادرَم دل میکَنم از خواهرت دل میبرَم

من چرا میچرخه این شکلى سَرَم ، پِیک میزنم

من چرا ، بُغضَم غذاى هرشبه تنها شدم

من چرا ، اَشکَم نمیریزه و هِى پِلک میزنم

من چرا چند تا چندا رِل میزنم ، وِل میپَرم

من چرا بهشت اونوره اینورم ، من چرا از همیشه غمگین تَرَم ، سنگین سَرَم

من میخوره به دیوار سَرَم ، هِى میگیره به سیگار پَرَم

من ، حقِ کسیو نخوردم ، ولى از همیشه که بیمارتَرَم

من تَهِ یه چاهِ عمیقَم ، پَنچَر وسطِ راهِ حقیقت

من یکى شدم که دیگه ، خیلى فرق باهام داره سَلیقَت

منظور از من ، تو این آهنگ ایران بود !!

من از زبونِ اون گفتم ، خُب اون که زبون نداره !!

یه وقت سوءِتفاهم نشه !! آخه من کوچیکتر از این حرفام !!

درضمن هر کسى میتونه یه من باشه !! هر منى که خودش بخواد !!

مثلا من عاشقِ خونه ساختنم ...... !!!