Behzad Leito
Ayeneh
؛{قسمت۱: انتها}؛
وای از دستِ من که آخر
باز قصد من بدهِ ی عالم
دردسر زد به هم
آره زد بهم پسر
مثه یه راننده مست
بیرون و تو از جاده دم به دم
از بغل راست به چپ باز رو خط
بالا پایین مثه جزر و مد
آه دیونه ترم من شب به شب
زحمت بی دست رنج چه قدر
مثه من نمی نویسن یه خط
پس بزار بگم نمی ترسم بگم
پس بزار بگم نه می ترسم یه کم
ولی بگم نمی فهمن دلم
نه نمی فهمن منو
امشب بزارم و برم نمی گن نرو

؛{همخوان}؛
با اینکه راه میره خوابه
خوابیده ساکت
راه میره راه میره دائم
وامیشه راهش
آینه تاره، آینه چاهه
شیش سال رپ رو شونه هامه به سمت جلو
آه آه آره به سمت جلو
؛{قسمت۲: عرفان}؛
انگار هنوز روزای اولِ و
توی دست رفیق خنجره و
اون یه دست واسه جیبت معطلِ و
مسیر سنگلاخی تایر پنجره و
مثه زمان میرم من به جلو
میزنم چنگ به دل و میزنم به قلبت یهو
شیش سال رپ رو شونه هامِ به سمت جلو
یادت رفته بدم یه قهوه به تو
دورُروم دیرام رام
بیتِ میره من هم میام باش
مثه همیشه پای کارم تو هم بیکار باش
مثه همیشه پایدارم تو چی کار داش آه
عکسه منه رو هر دیوار و کاشی
هه هه تو هم می خوای باشی
می خوای بکنی آشتی، حیف که جاش نی
گلوله تو سرت هم بزنمم حیف چاشنیش

؛{همخوان}؛
با اینکه راه میره خوابه، خوابیده ساکت
راه میره راه میره دائم، وا میشه راهش
آینه تاره، آینه چاهه
شیش سال رپ رو شونه هامه به سمت جلو
آه آه آره به سمت جلو

؛{قسمت۳: بهزادلیتو}؛
همیشه تنها بودم توی مسیر زندگیم
اگه حرفام کثیفه بهم بگین
چرا شما همیشه ضدشین
همیشه فکرشین ندیده غیب میشین
شاید چون می تونین بهترم
از بالا سر هر هدفت می تونم بپرم
یه جا تنها می مونم یه طرف
حزب باد نیستم ریشمو و بِکنن
آه منو ببر از اینجا
شاید پیدا نشه بهتر از این راه
میگی بنداز بهتر از این تاس
منو ببر بگذر از این شانس
کازینو شده زندگیه من
میام بیرون نیست حتی یه سکه جیبِ من
میرم پایین میام باز بالا آره بازی برد و باخت داره
داداش بهزی پایداره آره
؛{همخوان}؛
با اینکه راه میره خوابه، خوابیده ساکت
راه میره راه میره دائم، وا میشه راهش
آینه تاره، آینه چاهه
شیش سال رپ رو شونه هامه به سمت جلو
آه آه آره به سمت جلو

؛{قسمت۴: انتها}؛
نه نمیشه مغزم خسته
تا صبح میکشم واسه فردا نقشه
بخوای بزنی به نقشه خدشه
بدون فکر می زنم با چک تو فکت
بیفتی به پام بسه بسه
ولی نه نمی شم خسته
حس نوشتنم ام سخته وزنش
احتیاجی ندارم باشم مست و نعشه
تا که بشم محو خلصه
که کارم پخشه شر شه
پس تف یه شوکُ هر چی خبره کشکِ
نمی دم واسه دافت و بکست
برا اوناست که میدم برا جا پام ارزش
میدم گوش، می کنن درکش
هدفم حد نداره مثه عرفان سرکش
پس خواب دیدی حالا حالا بکنم ترکش

؛{همخوان}؛
با اینکه راه میره خوابه، خوابیده ساکت
راه میره راه میره دائم، وا میشه راهش
آینه تاره، آینه چاهه
شیش سال رپ رو شونه هامه به سمت جلو
آه آه آره به سمت جلو