Hayedeh
Ravi
؛[مقدمه]؛
آورده خبر راوی
کو ساقر و کو ساقی
دوری به سر اومد
از او خبر اومد
چشم و دل من روشن
شد کلبه دل، گلشن
وا کن در ایوون
کو گل واسه گلدون

؛[قسمت ۱]؛
دیدی سر ذوق اومد
با شادی و شوق اومد
زاری نکن، ای دل
شیون نکن، ای دل
این لحظه دیداره
پایان شب تاره
غوغا نکن، ای دل
بلوا نکن، ای دل
خسته تر از خسته ام
شیشه ی بشکسته ام
خسته تر از خسته ام
شیشه ی بشکسته ام
حالا که از ما گذشت
اومدن یار و باش
کار خدا رو ببین
عاقبت ما رو باش
بعد یه عمری صبوری
کنارم میاد
اشکای شوق تو چشمام
که یارم میاد
؛[قسمت ۲]؛
وای که پشیمون شده
زار و پریشون شده
وای که پشیمون شده
زار و پریشون شده
حالا که از ما گذشت
اومدن یار و باش
کار خدا رو ببین
عاقبت ما رو باش
بعد یه عمری صبوری
کنارم میاد
اشکای شوق تو چشمام
که یارم میاد
آورده خبر راوی
کو ساقر و کو ساقی
دوری به سر اومد
از او خبر اومد
این لحظه دیداره
پایان شب تاره
غوغا نکن، ای دل
بلوا نکن، ای دل
غوغا نکن، ای دل
بلوا نکن، ای دل