Mohsen Namjoo
Afat
کلی گویی آفت شعر است
حرف مفت آفت ذهن
ذهن الکن ستاره بشمارد
ذهن یاغی ستاره می چیند
فاق کوتاه آفت لگن است
آفت جنگ نو گلنگدن است
آفت مزرعه سه تن ملخ است
آفت عشق وصل یا بوسه
لهجهٔ زشت آفت گویش
سنگ و سیمان هم آفت رویش
مرده ی یک شبه چو نمره ی بیست
ثلث اول که هیچش ارزش نیست
مرده ی قرن را چنین بنگر
همچو تجدید ناب شهریور
خنده سر داده رند و بازیگوش
بگذار این رفوزگی هم روش
ذهن شاگرد خنگ فاجعه است
خنگ شاگرد در مراجعه است
عشق همیشه در مراجعه است
یاااااااااه ه ه
عشق همیشه در مراجعه است
بعد صد ها هزار سال از خاک
چه مهم است پاک یا ناپاک
چه مهم است سبک اسپیس راک
چه مهم است پول یا بی پول
چه مهم است ماله یا شاغول
آفت ذهن همنشین بد است
خواه بنشسته روی مبل سیاه
خواه در قاب تلویزیون پیدا
خواه استاده به آسمان چون ماه
حرف صد تا یه غاز تا ابد است
عشق اول فقط یه خاطره است
عشق بعدی هماره فاجعه است
عشق همیشه در مراجعه است
آاااااه‌ه‌ه‌ه‌ی
عشق همیشه در مراجعه است
آفت حافظه باکتری دقیق
مثل آب دهان مرده رقیق
خاطره خود کلانتر جان است
بر سرت بشکند هوار شود
مثل زندان ژان والژان است
حافظه نفس را بدراند
صد گیگا بایت را بپراند
نان روز از برای سکس شب است
نان شب هم برای عاشق مست
عشق همیشه در مراجعه است
آاااه‌ه‌ه ی
عشق همیشه در مراجعه است
پس از این صد کتاب شعر هم روش
حرف اسکندر و تزار هم توش
همه آیند و باز باز روند
زنده بودن که خود منازعه است
عشق همیشه در مراجعه است
آاااه‌ه‌ه ی
عشق همیشه در مراجعه است