Fadaei
Khoon
[آلبوم حق / متن آهنگ «خون» از فدائی]

[مقدمه]
جهنم نمی‌پرسن

[ورس]
دم جهنم نمی‌پرسن
خوابیدی گشنه چند بار
هر روز تجاوز می‌شه
خونیه شورت مرزا
ما تشنه بودیم و
می‌ریختن آب پشت سرباز
راه بازسازی شکستنه
می‌خوام مثل مار
نظام‌و ببلعمش
حرف تو حلق
به بند حق کشیده می‌شه
حلقه‌ی دار
مدال افتخار به گردنه
صدا پای مردم مثل زلزله‌ست
ترک می‌خوره سقف بیت
نور آبی پلیس
می‌خوره توی چشم قرمزم
ما قاچاقچی‌ایم
لب مرز فکر
همه تو جریانیم
جرم زنجیره‌ایه
مثل سوپرای دریانی
من اون قطره خونی‌ام
که نمی‌ره از رو لباس خلخالی
صدای یوزی
زوزه‌های شلاقی
یه جوری قنوت می‌ره
که انگار یکی رو کشته و
دستش بو خون می‌ده
نوزادا رو آلت حاجی
جر می‌خورن
صورتا مثل پوست گردو
چروک می‌شه
جوهر علم توی قلم جهل
پاک می‌شه گناه دزدی
با صدقه سر
فقط امضا می‌شه سند مرگ
تبر حق، جا خشک کرده
توی کمر خلق
همه آلوده‌ن، کی نیستش دستش تو کار؟
یکی بود حرفش روراست
شد قلبش سوراخ
فدائی مونده جا کفشش رو خاک
نه عکسش رو ماه
حرصش می‌گیره حاجی از پوزخندام
می‌گه ببریدش
خط رو خرخره‌ست
پره چوب‌خط‌ها
اخوی‌ ما اونقدا هم به‌درد‌نخور نیستیم
ما رو دور ننداز
[هم‌خوان]
عوض کرده مزه‌ی خاک‌و خون
عدالت اعدام شد، طناب قانون
جلو می‌ره زمان آروم
انگار خورده وسط کله‌ی جهان باتوم
عوض کرده مزه‌ی خاک‌و خون
عدالت اعدام شد، طناب قانون
جلو می‌ره زمان آروم
انگار خورده وسط کله‌ی جهان باتوم

[پل]
ملتفت
فدائی
حکمت
مهدیار
پاره‌تون می‌کنیم

[پایانی]
باد هیچ موقع خاک نمی‌شه
این‌و هیشکی بهت یاد نمی‌ده
خون با هیچی پاک نمی‌شه
این‌و هیشکی بهت یاد نمی‌ده