Bahram
Zakhmi
من یک ضخمی ام
مثال خیلی ها که می بینیشون
تو این دنیا گل های آرزو تو می چینشون
ولی من ندارم هیپ آرزیی واسه موندن
ولی تو بازم تو خیابون منو میدی نشون
فک کردی احساس توی دله من جاش خالیه پس
من دارم مینویسم چون توی زهنم قافیه هست
نگو تو کافیه پس
چون که من شک دارم هنوز فرصت هست تو این وادی پست
تو میخوای عوض بشی منم میشم بانی امر
که تو سرعت عوض شدن تو کم میاره ثانیه هم
آره من یک ضخمی ام ضخم منم کاریه پس
حرف من نخه افکارت داره قالیه پس
عمری گذشت دستای پینه بسته بوده به کار