Khashayar
Parvaz
[مقدمه: عرفان]
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره پرواز تو آسمونا
بالای ابر و مه ، پایان صبر دل
دوباره پرواز به سوی خونه
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره پرواز تو آسمونا
بالای ابرا به پایین سر بده
دوباره پرواز به سمت خونه

[قسمت 1: عرفان]
فک کن ، امسال برم آره
عرفان ، تو تهران دوباره
ول کن هر چی امتحان و کاره
بیا حس کن که آره اونوقت ساله
من ، همه فکرامو کردم
وطن ، همه فکرمه هر دم
پس هست ، ایستگاه بعدی لندن
بعد هم ۵ ساعت دیگه تهرانیم رسما
پوکر پنج ورق هر وره این دفعه
مبلغ وسط هر دفعه بیشتره
اثر عرقه هر دقه می پره
پنج کار که کار ما نی ، بریم اینورش
دستش تو دستته نگاش اینوره
تو رو تیغ زده ، آره داشی دافه هیز بده
سر بیست دقه ، سر میز سریع می پره
تا صبح بیست دفعه بهش بگم نزن جیغ بده
[همخوان: عرفان]
به مقدار زیاد
دلم تهرانو می خواد
پس رسما جمع کن
من هستم لفظو
از بس من مست هستم
از دست رفتم حتما پس
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره تهرانیم این تابستونو
دوباره چته چت
تا بشیم فسه فس
دوباره حس کنیم این تابستونو
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره تهرانیم این تابستونو
دوباره چته چت
تا بشیم فسه فس
دوباره حس کنیم این تابستونو

[قسمت 2: خشایار]
لباس خوابا رو ، میره کفشا زیر
تی شرتا رو می چپونم با شصتا جین
مایو و آستین حلقه ای برا گرما کیش
در چمدونو می بندم فردا چی؟
تهران می ریم ما
عرفان افرا میان بام
اون بالا الک ، تا خرخره می خوریم
وقتی نشست مایع خوشبو قرقره می کنیم
پا می شیم از خواب
می ریم تخت گاز
می ریم دور دور با ماشین سقف باز
سه تا عقب ، دو تا جلو لنگا رو همه
از بیرون نگاه کنی ، لنگا انگار رو منه
دماغ داف بغلی شبی منقار کجه
ولی خشی هست فقط تو کف مقدار ممه
مشکلی نیست اگه سگ خوره بغلت
سه تا داف زاپاس تو صندوق عقبه
[همخوان: عرفان]
به مقدار زیاد
دلم تهرانو می خواد
پس رسما جمع کن
من هستم لفظو
از بس من مست هستم
از دست رفتم حتما پس
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره تهرانیم این تابستونو
دوباره چته چت
تا بشیم فسه فس
دوباره حس کنیم این تابستونو
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره تهرانیم این تابستونو
دوباره چته چت
تا بشیم فسه فس
دوباره حس کنیم این تابستونو

[قسمت 3: افرا]
پروازمه ، از قفس می پرم
پامو بستن ، شعرام بال می زنن
گوشا می شنون، روزا می گذرن
اینجور از غربت دل می کنم
من، همه فکرامو کردم
وطن، دیگه بر نمی گردم
بعدا اینجا و بعدم قبرم
پلکمو بستم ، تهرانم رسما
همه از خودن
دور بر پرن ، مگه خنک آب خورن
مست الکلن
تپل چاق کنن
یا که کوک برن و تا دم صبح دورن
آه ، شهر دنیام
تابستون تهران تنها رویام
رویام تا بیام شب و صبح بام
بی خیال میام وقتی باز شد پام
[همخوان: عرفان]
به مقدار زیاد
دلم تهرانو می خواد
پس رسما جمع کن
من هستم لفظو
از بس من مست هستم
از دست رفتم حتما پس
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره تهرانیم این تابستونو
دوباره چته چت
تا بشیم فسه فس
دوباره حس کنیم این تابستونو
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره تهرانیم این تابستونو
دوباره چته چت
تا بشیم فسه فس
دوباره حس کنیم این تابستونو
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره تهرانیم این تابستونو
دوباره چته چت
تا بشیم فسه فس
دوباره حس کنیم این تابستونو
دوباره پرواز تو آسمونا
دوباره تهرانیم این تابستونو
دوباره چته چت
تا بشیم فسه فس
دوباره حس کنیم این تابستونو