Ali Sorena
Dasht Parvaneha
{آلبوم گوزن | متن آهنگ «دشت پروانه‌ها» از علی سورنا}

{صحنه‌ی اول}
تیر کشید تاول پام
وقتی رسیدم آخر رام
من همون گوزن وحشی بودم
که دادم قله رو به دشت پروانه‌ها
سرما چشامو خیس کرده
صدام می‌زنه گرما
نگاه می‌کنم پرواز عجیب پروانه‌ها رو
بی‌خبر از این‌که گرما شکار بود
توی مه؛ وقتی که مرد امیدم
یه دختر که گل می‌آورد رو دیدم
اومد با خنده به سمت من اما
یه مرتبه یه گلوله خورد تو سینه‌ام
خون زد از تو شاهرگ راهم
فهمیدم سقوطه آخر راهم
سر خوردم تو دوره‌ی سقوط
افتادم تو دامنه‌ها
دوره‌ی بیمار ویران
شغالا در حال نگاه به شیران
زنده موندم تا بفهمی
زنده است هیپ‌هاپ ایران
بگو برسه این قصه تو باد
به گوش اون که نشسته تو خاک
دیواری که پر بشه از گلوله
میشه یه نطفه گوزن هر خشت سوراخش
مستقل نغمه‌های لخت
وزن حضور نعره‌های سرخ
می‌فهمی معنی حضور رو
وقتی کوه میومد پایین از پنجه‌های گرگ
اگه شرور بودی عملا
می‌فهمیدی چی میگم حضور بودی عملا
که هر نفس یعنی حضور
با هر قدم رو به سقوط
{همخوان}
من واگنمو می‌کشم بیرون از ریل‌تون
تا دستامو پاک‌شون کنم از سیل خون
از دنیاتون که تو جنایت گیره
اما با این حال دارم حضور بین‌تون

{صحنه‌ی دوم}
پیکانای آتیش از تو کمون
رها شدن شهر شد پر خون
توی گندما پر شده دود
از گاوا فقط چندتا جمجمه موند
سوارا با شمشیر رقصون و فریاد
یه بچه‌ی کوچیک رو سرسره سوخت
مادر با جیغ و رعشه و تنها
بین چندتا سوار مست دور شده بود
بعد خط سم اسب‌ها و قصه‌ی جنگ
خورشید می‌رفت آهسته به غرب
یه پیرزن نشسته رو سنگ
دست‌هاش سایه‌بون چشمشه غرق
شده تو مسیر آغشته به جنگ
آخرین سوار که ناپدید شد
خندید رسید کالسکه‌ی مرگ
تو این کویر دور
امروز زمینه خون
اما نتیجه اون‌جوره
که قبیله روزی
از زیر پوست
می‌زنه بیرون
با یه طوفانی شبیه به دود
هر سوار جریح به خون
اون بذری که می‌کاشت رو ندیده بود
روزی که بشه سقف قبیله خورد
پره از غریبه‌هایی که بازم غریبه موندن
خورد و سیاه مثل کمر تازیانه
با لباسای سرخ وسط گاومیشا
نگو از میوه‌ی امید اصلا
به اونایی که زمین جنگ رو شخم می‌زدن
مرگ اینا رو گفت و نشست
پیرزن تایید کرد با تاکید سر
من تو دامنه یادم رفت زخمام رو
آخرین تصویر محو میشه مرگ
اگه شرور بودی می‌دیدی
ارتفاع چه سرده به ترس خو می‌گرفتی
بهتره که بجنگی؛ ترکش شر
تا ته توی خنده‌ی زردتون
رفته چه نرم؛ پرده بدر
بهتره که بکنی تن نفس خسته‌ی بی‌رمق
یه قلبی که نبضی نداره بذار در بره شر
پاهای من میشه گرم
علی سورنا می‌خونه سر بده سر
رسانه منم گفته بودم بزنه
خاموش رو چه غربه چه شرق
بذار خط بکشن روم
بذار خط بکشن روم
تو این نژادپرستای خنده به لحن
ماییم زبون هیپ‌هاپ با لهجه‌ی رپ
{همخوان}
من واگنمو می‌کشم بیرون از ریل‌تون
تا دستامو پاک‌شون کنم از سیل خون
از دنیاتون که تو جنایت گیره
اما با این حال دارم حضور بین‌تون