Ali Sorena
Haminjam
اینجا كسی نداره دشمنی با لات ماتا
خوباشون الان زیر خاك یا دادگاهان
یه سریم اینجا خلافكارن اصیل
كه تو خیابونا میكنن خودشونو وزیر
جیب منم یه كارد واسه جنگ نه
واسه مواقع دفاع از شخصم
هر كیم میخواد طرف شه هستم
نیمه های شب میدیم محلو بستن
كف تهران جنوب یا غرب نه
شما كه اهلشی ماییم دست بسته
برسیم بیام یهویی سربخته
كسایی كه شدن دشمن البته
كنار رفقا ماییم و چند خط شعر
میگیم رد میشیم برسیم به مزنه
تو یه بازی ایم دنیا هم همه
چشارو بستیم كه حواسمون پرت نشه
شهیدامون جون دادن رفتن كه
نشه شرایط بدتر از قبل بلكه
منو تو پی حل یك مسئله
جواب سؤالام نمیدونم شرمنده
من همینجام یه مرد تكم
خیلی سال خودمم و هدف
نذاشتم برا خودم لقب
چه بلاهایی كه نمیدونی اومد به سرم
چرا كه آدما فاجعه ی محضن
یه موقع هایی بود كه زمان پر زد
گذشت آب از سرم خستم چند وقت
از روزگاری كه مارو همه جوره خط زد
دربست تسلیم به اصلم یه حرف موند ازم كه میگم حتما
همه دنبال منفعت
پس من روشن میمونم
تو فردای بدتر
نه كه من پی سرمایه هستم
یه عقل میمونه ازم تو افكار غلط
به به یه دریای جنگ
كه هل میده منو ب پرتگاه بعد
جواب دغدغه ها نامعلومه همش
از من بگذرم یا به فكر به هدف
حرف دل خالی میشه ازم
نه نامردی كنم از حقایق رد شم
مستم مست این قلمه دیوونه شعرمو خیره به كلمه
هر چند نمیدونم تشو
لمس میكنم روزای بعدو
میبینم شاید باشه رسیدن بازم
خوش باشن همه واسه آیندمون جا هست
دلیل رفتن واسه روز آخر
هرچی كه میبینیم بیاد روی كاغذ