Ali Sorena
Mohreye Bargasht
[متن آهنگ "مُهره‌ی برگشت" از علی سورنا]

؛[قسمت اول]؛
من باختم؛ زندگی طوری تار و بَده
که دل من قید همه محیط‌ها رو زده
نمی‌تونی بفهمی این یه قصه نیست
که فحش بدی حتی زیر قسط بدی و
جایی باشی که بگن هر شب
منتظر بمونی تا مرگ درو وا کنه
چهل سالمه و شده چهل‌تیکه تنم
که از توپ فوتبالم چهل‌تیکه‌ترم
ساده‌ست درکش، من یه مَرد مُرده‌ام
مگه من به عمرمم خوشی دیدم؟ مگه بُردم؟
باختم بازم با هر شکستی شدم آهن
اما زنگ زده تنم ببین من از اونایی‌ام که پنچره همه‌ش
گندم بزنن، مگه چند برِ کفن؟ گوشت و پوست دارم
غصه لونه کرد تو وجودم و وجودم استخونه مَرد

؛[همخوان]؛
خنده داره که ماها بریم سمت مرداب
خنده داره که بشه یه نویسنده معتاد
خنده داره همه غما خورد فلش‌بک
به پروندم با دود زدم مُهر برگشت

خنده داره که ماها بریم سمت مرداب
خنده داره که بشه یه نویسنده معتاد
خنده داره همه غما خورد فلش‌بک
به پروندم با دود زدم مُهر برگشت
؛[قسمت دوم]؛
کِنت میشه پین، پین میشه تیر
بی‌پولی رو مغز من تیغ می‌کشید
از این اداره، اون اداره
مجوز توی راهه
گفتن بهم خوبه کارت
همه چی روبه‌راهه
قاتل حق تیرِ منو داشت
داد زد گفت: وایسا
همه چیزا برعکس شد عکست
رو دیوار آنتن Wanted میشه
گیج بودم همه چیز و تار دیدم
اینا واسم خواب دیدن
می خوان منو دار بزنن
جای قبر واسه‌ی من غار بکّنن
باز واسه‌ی نوشتن مطالب سرم
هار نبودم چون که عقاید من است
اُملای دورم اونا کمتر بود
هوادارامو ضدم کردن کور
که دکتر و اسکل و منگل و مفت‌خور
دور شدن دوره من تنهایی پُر شد
اینکه بوی بد میدم من که تقریباً
دو ماه پیش، خدای کلمه‌ها بودم
الان خودکار بیکم حتی نمی‌نویسه
می‌ترسه؛ قماره، ریسکه واسه‌ش
آره سردم این به بعد یه مردم
که زندگیشو باخت رفت
یه روزی به تاخت رفت
اما خیلی راحت، اونو مثل کاغذ
گوله کردم با آهن منم اما زنگ زدم
؛[پُل]؛
پادزهر خواب است تا شب
پادزهر خواب است تا شب

؛[همخوان]؛
خنده داره که ماها بریم سمت مرداب
خنده داره که بشه یه نویسنده معتاد
خنده داره همه غما خورد فلش‌بک
به پروندم با دود زدم مُهر برگشت

خنده داره که ماها بریم سمت مرداب
خنده داره که بشه یه نویسنده معتاد
خنده داره همه غما خورد فلش‌بک
به پروندم با دود زدم مُهر برگشت

؛[قسمت سوم]؛
خنده داره آره عمرت تلف شده
این چهل سال به پای یه تلنگره
اون که مشکل نبود
یه دست انداز بود
انقدر خودتو دست ننداز
الان گنده‌تر از اینارو تو رینگ می‌خوری
گاهی با کلفتاشون بولینگ می‌کنی
یه پیشنهاد
هزارتا بذر بکار به امید اینکه شاید یکیش درآد
اینجا ایرانه ایرادش اینه ایده به فاک میره
بیماره بیده بیدل
جرأت داشته باش، محکم باش
برنده اونی بود که قدرت داشت
تفنگت و درآر
(نه)
از کله‌ات بردار
بعد برِ قدِ غم و ترس
ت ت تق تق تق
سرت و بنداز مرد
فیلم نمی‌بینی
ویدئو که نیست
تو تو کوچه کیون نمی‌لیسی
یا دنیا رو دیدی تو روزای عاشقانه شه
بخوری نخوری پاته، آشِ خالته
بهترینِ نویسنده پاشه یا نشه
یا غصه بخوره، غصه‌ی پاچه پارشه
؛[همخوان]؛
خنده داره اینکه تو بری سمت مرداب
خنده داره که بشه یه نویسنده معتاد
خنده داره، این غم ها تو رو داغون کرد
خنده داره همین غما منو آروم کرد

خنده داره اینکه تو بری سمت مرداب
خنده داره که بشه یه نویسنده معتاد
خنده داره، این غم ها تو رو داغون کرد
خنده داره همین غما منو آروم کرد

خنده داره اینکه بری سمت مرداب
خنده داره که بشه یه نویسنده معتاد
خنده داره ، این غم ها تو رو داغون کرد
خنده داره همین غم ها منو آروم کرد

خنده داره اینکه تو بری سمت مرداب
خنده داره که بشه یه نویسنده معتاد
خنده داره، این غم ها تو رو داغون کرد
خنده داره همین غما منو آروم کرد