Ali Sorena
Shorou
[آلبوم آوار / متن آهنگ "شروع" از علی سورنا]

[قسمت اول]
من یعنی من
پرده بی پرده
میله بی میله و
نرده بی نرده
اونی که بلدِ جنگه
می‌جنگه
رفیق، شیر از سگ نمی‌‌ترسه
می‌رم مسیر و
می‌‌چینم از جون
گیجم، لبامو هیچی نخندوند
هیچم، هیچی از دستم نمیره
هیچ وقت، هیچو
از هیچی نترسون
آدرس، صدتایی بعد تهران
زیرزمین جنب زندان
علاقه زنگ انشاء
خنده به دست خط ار شاد
نباش، دنبال بهتر از لطیفه باش
همین یه بار
ببین کسی بوده شبیه ما
که قانون بشه جُک جدید سال
سهم تو عبور
تو عابری
از کجا میای؟
می‌خوای کجا بری؟
زود اومدی
زودم می‌گذری
چون تو از اول مسافری
عادیه ما از آزادی بگیم
از این جامعه که میگن
عاصی بشیم
زیرزمین مثه لباسای تو
تمیز نیست
بالاخره مجبوری
خاکی بشی
یا بمون یا برو
هیپ هاپ راه نمیده
خودت موندی
ولی پات داره میره
نمی‌‌تونم بگم برو
بذار باد بیاد
باید بگم برو
باد داره میره
توی شعر من
جنگ این وره
خون این طرف
وزن این وره
تو کینه رو بر وزن سینه گفتی
ولی کینه از سینه سنگین تره
یعنی تو سر و دیدی
و من تهشو
جامه و چرخ پنچرشو
سیاه بازی بسه شاعر مردمی‌
تو زغال دیدی
من منقلشو
از اول تا آخر
از آخر تا اول
دیدم حتی از تو بدترشو
بذار از آخر
بهت بگم اولشو
که
[همخوان]
میگن داغه بازار خیلیا
شروع ما، پایان خیلیاست
این خیلی تلخه واسه خیلیا
شروع ما، پایان خیلیاست

[قسمت دوم]
سعی کن یاد بگیری راهو
وقتی تو جاده میری
حتی اگه کج زنده بودی
سعی کن صاف بمیری
سعی کن بفهمی، چشم
نه واسه‌ی‌ گفتنه
نه واسه‌ی‌ بستنه
بفهمی کردن و دادن گوش
به هرچی گفتن
یعنی زندگی تو مُردن
گاهی اوقات بستن دهن
یعنی حرف زدن
اینو خوب بفهم
اونایی که مثلا راست کردن
چی گفتن دهنو باز کردن
مُردن، مُردم، مُردی، مُرد
اوضاع خیلی تخمی شد
ولی هم تو هم اونا
گفتین، من گفتم
گفتن، گفتم، گفتی، گفت
گفتن ترس، گفتم بهانه‌س
گفتن سخته، گفتم عاشقانه‌س
گفتن شب، گفتم شهامت
گفتن روز، گفتم نیومد هرگز
گفتن دل، گفتم دلاور
گفتن دلبر، گفتن مادر
گفتن راه ترانه سده
گفتم سد، شروع صد ترانه‌س
گفتن دروغ و بلد نیستن
درستن، اصلا غلط نیستن
گفتم جایی که مردم دروغن
مرگ صداقت، صادقانست
تو ندیدی این گفتن رو
فرق دوست و از دشمن، چون
نمی‌‌تونستی خوب ببینی
غلطای دیکته‌ی‌ خوش خطو
[همخوان]
میگن داغه بازار خیلیا
شروع ما، پایان خیلیاست
این خیلی تلخه واسه خیلیا
شروع ما، پایان خیلیاست

[قسمت پایانی]
تا روزی که فرصت نیست
نفسی باقی از عمرم نیست
شروع ما، پایان خیلیاست
ولی پایان ما، مُردن نیست