Reza Pishro
Sokoot
[مقدمه]
میگن همه چی خوبه
شیطان هیچ تسلطی بر من نداره
من دنیای آبی خودمو نقاشی میکنم و کاری به کسی هم ندارم
نه، فقط سایه مو دنبال نمیکنم، هیچ وقت

[همخوان]
چرا خیلی ها نا امیدن؟ / من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اون که بد بود و نارو میزد باد و میزد / آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
نگو خیلی ها نا امیدن / من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اون که بد بود و نارو میزد بادو میزد / آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط

[قسمت 1]
نمیمونیم زیر دیوار
نور هنوز تو آسمونه خدا به هممون میگه بیا
این که یکی زیاد یکی کم
خودت میخوای بشی در
سفیدیا سفیدن ببینم
اووو با خودت چی کار کردی؟
تا چند وقت دیگه نور خورشید میره میاد سردی
بی خود بیراه رفتی
تو آدمی از اینجا شروع کن زندگی بی حالت نی
زمین یه مدرسه اس با معرفت
بی دردسری تو توش با قلب سبز
اما سنگا میشن درِ قلبت تنگ
امروزو ببین از آینده بعد بترس
ماماااان برام کارای زیادی کرد مرسی
با تو وجود سیاهی ام ترکید
نگاتیو عکسا زیاد میشن قیچی
دیگه با خدام برام بیماری هم عیب نی
[همخوان]
چرا خیلی ها نا امیدن؟ / من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اون که بد بود و نارو میزد باد و میزد / آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
نگو خیلی ها نا امیدن / من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اون که بد بود و نارو میزد بادو میزد / آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط

[قسمت 2]
یه کم دورتر از بالای کوه من
حرف میزنم بگو کی اونا رو گوش کرد؟
آدمای هوشمند که پوشک نمی بندن و خوبن دوست سکوتن
جلو سقوطمو گرفتن و دودم
گفتن باید بی کدورت از غروب عبور کرد
غولای آهنین زیادن تو دنیا
منم بدی های رو جا میندازم تو گودال و ماه
نمی نویسم و تو حبابم نیستم
چرا روح من دست و پا زده انقد؟
تو لجن جسم
یعنی باور کنم که دنیا قشنگه تو قفس چشم؟
بری بسازی یه جزیره بغل قشم
مزنه ی دنیا رم بدی هرس کشت
اراده کرد دیگه زندگی شده باب من واقعا
ستاره ها رو لمس می کنم هنگام شب

[همخوان]
چرا خیلی ها نا امیدن؟ / من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اون که بد بود و نارو میزد باد و میزد / آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
نگو خیلی ها نا امیدن / من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اون که بد بود و نارو میزد بادو میزد / آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
[قسمت 3]
میخوام اسیر سکوت نشی
نری ورقاتو پاره کنی حرفاتو بروز ندی
نیمکتا کهنه میشن و سر همون صف
آدمای پارسال وای نمیسن
نه تابعی هست نه عابری مرد
من میخوام خیابونای واقعی تر
خریدار ترکای دستم هستی؟
نه تو هم مثل همه اونا غلط کردی
این نیز بگذرد یه روز نوه هامو می بینم
خاندانم همه جا رو میگیرن
همه ی رفیقام دوستای خدان
ما هم میشینیم شب و روز پای دعا
اما با دستا نه با افکارم
تو درسا میکشم هر ساعت ساعت
در راه دوست باید شاهرگ ها زد
بیداریم تا بکنن ما رم باور

[همخوان]
چرا خیلی ها نا امیدن؟ / من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اون که بد بود و نارو میزد باد و میزد / آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط
نگو خیلی ها نا امیدن / من تو لحظات کمبودت با تو میشم
اون که بد بود و نارو میزد بادو میزد / آینه ی زندگیتو بکن صاف و بی خط

[پایانی]
هر چی میخوای تصور کن ... مال توئه
فقط بد نباش!