Reza Pishro
Ma Ba Hamim
؛[قسمت اول: بهرام]؛
ما باهمیم، با همین امکانات کمم تو عرشیم
حالا حالا هم نمی‌فهمین داریم تو سر چی
من هستم با رپ تا وقتی پهنه بساط حرفم
چون کسی واسه کسی نفرستاده کارت دعوت
روزی می‌رسه دشمنمم با من دست میده
همه برادرا پشتمن، حواسم هست دیگه
بخونم تا وقتی کُشتنم، من سازم پس میگه
بهرام، توی مشتم هست سر آدم وقتی که
می‌نویسم، گوشاتو تیز کن تا بشه وصف‌ش
زیر میزم، فقط کاغذای باطله هستش
که واسه من هرگز اینا باطل نمیشن
این یه دیوونگیه، خب منم عاقل نمیشم
بیا معرفیت کنیم اگه استعداد داری
ما که قصه باز داریم، آره مثِ پاسداریم
واسه رپ لعنتی با یه ژست خواستگاری
کنیم دنیا بشه رپ‌ فارس، اعتقاد داریم
آره، هر سال، یک نه، صد قدم بالاتریم
هر کار، بهتر، هست اثر داره همین
کلمات ساده آره، بهتره با من باشی پس
دشمن قبل اینکه وقتش بگذره با من آشتی کرد
دنباله منه پلیس، ولی دنبال تَنِ تو نیست
من فرق دارم با تو حقایقم فاش میشه
پس یا بیا زیر من یا ازم فاصله بگیر
آهنگ تموم شد واسه میکروفون فاتحه بدیم
؛[همخوان: بهرام و پیشرو]؛
ما باهمیم
دیوار و صامت متحدن
پاها محکمه، دشمنا مضطربن
ما باهمیم
دیوار و صامت قدرت جنگ
دارن وسعتِ شهرتِ معضلِ من

؛[قسمت دوم: پیشرو]؛
من مثِ عامل جنگ جهانی سومم و
وظیفم اینه جلوت قوانین و له کنم و
فکر کنم، به دلیل مرگ چگوارا
چون که خیلی وقته مخ رضا رفته به دور آباد
شب تو خوابی من با پیپم
ویدو می‌زنم و شارژ میشم تا بانگی بعد
به من «شاه» میگن
چون واسه رپ فارسی خواب دیدم
دو سال دیگه‌ست
که ما دنیا رو می‌گیریم همه بخار میشن و
به خبرنگارا جواب میدم
سوالی صد
میلیون دلار نقد
میشم شغال شب
پی شکار و جذب
استعداد تو رپ
چون با کسی اتحاد دارم که قصه‌هاش خوبن
رضا ذهنش و فکرش رو شعره و
تشنه‌ی کلمه نمیشه اصلا چون داره علمشو
خدادادی، رپو تئوری، عملی، بلده
انگار نشسته پشت میزش رو صندلی پرنده
ما تو راه سخت‌ترین سفر عمرمونیم به غرب و
فکر نکنم با وجود ما کص بدوزین به هم
که از بدترین شبکه پخش شه
با سطح کیفی کم و
قبل و بعدش تبلیغات ویا گرا
با چسب زخمه واسه کل ایرانیا
همون خالتورا که شاشیدن به کل بیداری‌هام
خواستی خودت اینجا بیا که کنارم بهرامه
همون جراح مغز اطفال ۶۰ ساله
ارباب اعصابتم که منم
همون سرباز و دربار رپِ که وطن و دولت قلم
از اونام که از اولش داشتم جرات خطر
چون رپ مثل دافه من و من شوهر رپم
؛[همخوان: بهرام و پیشرو]؛
ما باهمیم
دیوار و صامت متحدن
پاها محکمه، دشمنا مضطربن
ما باهمیم
دیوار و صامت قدرت جنگ
دارن وسعتِ شهرتِ معضلِ من